فلج مغزی کودکان
فلج مغزی شامل مجموعهای از اختلالات است که سبب درگیری مغز و دستگاه عصبی مرکزی می شود که اصطلاحاً به آن CP گفته می شود و منجر به ایجاد اختلال در توانایی ها و مهارت های حرکتی، اختلالات حسی، اختلالات یادگیری، شنیداری، دیداری و تفکر خواهد شد. فلج مغزی، به معنای معمولی کلمه یک بیماری به حساب نمیآید. فلج مغزی واگیردار نیست، پیشرفت نمیکند(البته در صورتی که معالجات درست نباشد، ممکن است عوارضی به وجود آید) و خود بیماری درمانی نیز ندارد اما با کمک کاردرمانی و در صورت نیاز با کمک گفتاردرمانی می توان علائم بیماری را کاهش داد و در بعضی موارد می توان تا حدود بسیار زیادی علائم ظاهری بیمار را کاهش داد و کمک کرد تا کودک راه بیفتد و زندگی مستقلی را داشته و وارد اجتماع شود. با وجود اینکه اغلب تصور میشود که این مشکل حرکتی، بر اثر آسیبهای مغزی زمان تولد ناشی میشود؛ اما در واقع مکانیسم آن خیلی پیچیدهتر میباشد. به منظور استفاده عملی میتوان فلج مغزی را سندرومی دانست که دارای این علایم است: نابهنجاریهای حرکتی، نابهنجاریهای روانی، تشنج و اختلالهای رفتاری ناشی از آسیب مغزی. یک فرد ممکن است تنها یکی از نقایص آسیب مغزی مثل نقص حرکتی را از خود بروز دهد، در حالی که دیگری ممکن است دارای ترکیبی از این علایم باشد. در تعریف فلج مغزی میتوان چنین گفت: حالتی است که با خصوصیاتی نظیر فلج، ضعف، عدم هماهنگی و نابهنجاریهای حرکتی همراه است. این علایم به علت صدمات وارده بر مغز کودک قبل از اینکه به رشد کافی برسد به وجود میآیند. این علایم ممکن است آنقدر خفیف باشد که تشخیص شان با اشکال صورت میگیرد، یا آنقدر عمیق باشند که فرد بهطور کامل زمینگیر شود.
علائم کلی کودکان فلج مغزی:
- سفتی عضلات یا اسپاستی سیتی
- شلی و یا لمس بودن عضلات
- حرکات غیر طبیعی
- اشکال در مهارتهای حرکتی درشت از قبیل راه رفتن یا دویدن
- اشکال در مهارتهای حرکتی طریف از قبیل نوشتن یا باز و بسته کردن دکمه های لباس
- اشکال در مهارتهای ادراکی و حسی
- اختلال در ظاهر چشم از قبیل لوچی چشم، انحراف چشم
شروع این عرضه می تواند از قبل از رشد و تکامل مغزی اتفاق بیفتد. یعنی در واقع این بیماری، در شرایط نقصان تکامل یا آسیب به مناطق حرکتی مغز بوجود می آید که در نتیجه آن، این مناطق قادر به کنترل حرکتی و وضعیت بدنی کودک نمی باشند.
فلج مغزی دارای چندین نوع متفاوت می باشد:
1. فلج مغزی اسپاستیک: شایعترین نوع که ۷۰ تا ۸۰ درصد موارد را شامل میشود در اثر آسیب به نورونهای حرکتی فوقانی در مسیر پیرامیدال ایجاد میشود گاهی دو طرفهاست حداقل با دو مورد از موارد زیر مشخص میشود: الگوی حرکتی غیرطبیعی، افزایش توان عضلات، رفلکسهای پاتولوژیک مانند بابنکس و هیپررفلکسی
2. فلج مغزی آتاکسیک: در کمتر از ۵ درصد موارد مشاهده میشود به علت آسیب مخچه روی میدهد ومشخصات آن عبارت است از وضعیت غیرطبیعی و فقدان هماهنگی منظم عضلات و یا هر دو
3. فلج مغزی دیس کینتیک:۱۰ تا ۱۵ درصد موارد را تشکیل میدهد مشخصه آن الگوهای حرکتی غیر طبیعی و حرکات بدون اراده و کنترل نشده است.
4. فلج مغزی هیپوتونیک: تون و یا قوام عضلانی پایین تر از حد عادی است و یا اصطلاحاً کود لمس است. کودک لَخت و شل است و معمولاً هیچ حرکت درشتی در او دیده نمی شود.
5. فلج مغزی مختلط: شامل ترکیبی از انواع فلج مغزی ها می باشد.
تقسیمبندی کودکان مبتلا به فلج مغزی براساس اندامهای درگیر
۱- فلج مغزی کوادی پلژی: هر چهار اندام کودک، درگیر است.
۲- فلج مغزی دای پلژی: هر چهار اندام کودک درگیر است اما درگیری پاها(اندامهای تحتانی) شدیدتر از دستهاست.
۳- فلج مغزی همی پلژی: یک طرف بدن درگیر است و معمولاً میزان درگیری دست بیشتر از پا است.
۴- فلج مغزی تری پلژی: سه اندام کودک درگیر است معمولاً دو دست و یک پا درگیر می شوند.
۵- فلج مغزی منو پلژی: فقط یک عضو کودک درگیر است و معمولاًٌ یک دست درگیر است.
شیوع فلج مغزی ۲ در هر ۱۰۰۰ نفر است; تقریباً ۸۱ درصد آنها مبتلا به نوع اسپاستیک فلج مغزی هستند در میان کودکان با فلج مغزی ۸ درصد دچار طیفی از اختلالات مانند اُتیسم و ۳۵ درصد مبتلا به صرع هستند.۵۶ درصد قادر به راه رفتن به تنهایی و ۳۳ درصد دچار محدودیت حرکتی و یا نا توانی در راه رفتن هستند. فلج مغزی توسط آسیب یا ناهنجاریهای مغزی ایجاد میشود. بسیاری از این مشکلات در دوران جنینی رخ میدهند اما این اختلال میتواند در هر زمان دیگری طی 5 سال اول زندگی، زمانی که مغز کودک همچنان در حال تکامل است رخ دهد. در بعضی از افراد، فلج مغزی به علت کمبود و یا کاهش سطح اکسیژن (هیپوکسی) بخشهایی از مغز ایجاد می شود.
علت شناسی فلج مغزی
هر چیز و یا عامای که بتواند در جریان رشد، به مغز آسیب برساند، میتواند سبب ابتلای کودک به فلج مغزی شود. که این عوامل و علت ها به سه دسته تقسیم می شوند.
1- علل و عوامل قبل از تولد: عواملی که در دوره بارداری بر جنین اثر میگذارند(اما نه فقط محدود به این عوامل) عبارتند از: عفونتهای مادر، بیماریهای مزمن، ضربههای جسمی، تغذیه نامناسب مادر، تغذیه نامناسب از جفت به جنین، در معرض مواد سمی یا اشعه ایکس قرار گرفتن مادر و نارسایی در رسیدن اکسیژن به جنین.
۲- علل و عوامل مربوط به حین تولد: عوامل حین تولد به مواردی مربوط میشود که ممکن است جریان اکسیژن به نوزاد را کاهش دهد. از عوامل مربوط به حین تولد(اما نه فقط محدود به این عوامل) میتوان زایمان زودرس، زایمان سخت و طولانی، ضعف جنین، دشواریهای تنفس در هنگام تولد و بیهوشی طولانی را نام برد. پس نوزادان نارس برای بروز فلج مغزی در خطر بیشتری قرار دارند.
۳- علل و عوامل بعد از تولد: این عوامل در خلال ماهها و سالهای نخستین زندگی کودک رخ میدهد که شامل ضربههای مغزی ناشی از تصادف اتومبیل، زمین افتادن، بیماری، عفونت و مواد سمی است. مننژیت(التهاب غشای نخاع) و انسفالیت (التهاب غشای مغز) نمونههایی از عوامل پس از تولد هستند که ممکن است به فلج مغزی منجر شوند.
اختلالات و مشکلات دیگری که ممکن است همراه با کودک فلج مغزی باشد.
مشکلات مربوط به یادگیری
کودکان فلج مغزی ممکن است انواع به خصوصی از مشکلات یادگیری را تجربه کنند. این موارد شامل دامنه کوتاه توجه، مشکلات برنامهریزی حرکتی (سازماندهی کردن و مرتب کردن)، مشکلات درکی و مشکلات گفتاری (زبانی) میشود.
اختلالات و مشکلات هوشی
کودکان فلج مغزی از نظر تواناییهای هوشی کاملا متفاوت هستند. برخی علیرغم مشکلات جسمیشان، تواناییهایی مشابه سایر افراد دارند و برخی دیگر نیز درجاتی از ناتوانی هوشی را در دامنهای از خفیف تا شدید دارند. صحبت کردن نامفهوم، آبریزش دهان یا حرکات غیرطبیعی کودک ممکن است تأثیر اشتباهی روی نقص هوشی بگذارد.
مشکلات درکی و ادراکی (درکی حرکتی)
درک، به حس ایجاد شده از اطلاعات دریافتی از حواس گفته میشود. درک، کودک را قادر به انجام کارهایی مثل عبور از موانع، قضاوت درباره اندازه و شکل اشیاء و درک اینکه چگونه خطوط در کنار هم یک نامه را تشکیل میدهد میسازد. کودکانی که از این مشکلات رنج میبرند ممکن است مشکلشان تا زمان مدرسه یا پیش دبستانی نمایان نشود.
مشکلات در برقراری ارتباط
کودکان فلج مغزی ممکن است مشکلاتی در درک و ابراز ایدهها و نظراتشان داشته باشند. آنها ممکن است نیاز به پیروی از دستورالعملهایی برای حمایت داشته باشند. اگر کودکی هر یک از مشکلات از قبیل جمله سازی، دادن اطلاعات خاص، داستان سازی درباره احساسات داشته باشد، این احتمال وجود دارد که یادگیری او نیز آسیب دیده باشد.
مشکلات گفتاری و تولید صوت
به علت درگیری عضلات دهان، ممکن است کودکانی یافت شوند که به سختی صحبت میکنند. به همین دلیل نیازمند گفتاردرمانی و آموزش تولید صوت و گفتار می باشند.
ذبیح اله راستی - 09157117109
کارشناس ارشد کاردرمانی